مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

مثل کبوتر خوشگل و شیرین ، تو نادری داشته قدم می زد

عطرِ لباسش در هوا پیچید ، بوی گلابش بر تنم می زد

***

تو شهرِ گرمایی و این سرما ، نم نم بارون درد و سر کرده

اهواز ما شهر تمنّا شد ، پل هوایی مویی فر کرده

***

دنبالم اومد با دلی سنگین ، با هر قدم هاش دل فرو می ریخت

چرا نمی دونم چه دردی داشت ، کیف و کتابش به تنم آویخت

***

با این خجالت ها دلم لرزوند ، آب از جبینم ریزشی کرده

پاهای من چوبی شدن انگار ، طناب  غفلت پیچشی کرده

***

فک می کنم جنگ  ثریا شد ، همه  من و اینجوری می بینند

خانم برو دست از سرم بردار ، بازاریا صد صحنه می چینند

***

سایه به سایه  رفته با  دنیام ، ترسی نداره از گرفتاری

صبر و حیام آتش زده انگار ، حس می کنم اژیر بیماری

***

خندیدم و نیم نگاهی کرد ، گفت تو شادی یا پریشونی

ترمز پایم غافل از تو نیست ، یه لحظه با نگاهت شدم زندونی

***

از حادثه تو کوچه در رفتم ، باز به تنم چسبیده چون ماری

با مست زوری قلب من سنگین ، رگ می برم از عشق سرکاری

***

یه کاغذی در جیب من انداخت ، با بی خیالی راه گم کردم

زخم نگاهش خاطراتم موند ، تا بی نهایت خسته و سردم

***

رفت ولی تو دل صدایش هست ، شبا نمی خوابم از این فریاد

همیشه آهنگش برام نو  بود، یه یادگاری تو دلم سر داد

***

جاسم ثعلبی (حسّانی)  20/10/1392

 





:: برچسب‌ها:
سایه به سایه ,
:: بازدید از این مطلب : 1884
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 20 دی 1392
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی